توی شعر مولوی، «گاو» این جایگاه رو داره. یعنی حیوان محبوب یا حیوانی که زیاد ذکرش در شعر مولانا رفته «گاو» هست.
مثلاً میگه یه نفر گاوش رو برد طویله، به قول امروزیها farm. یه شیری اومد گاوش رو خورد، جای گاو ِ نشست.
اون شخص شب اومد گاوش رو قَشو کنه، اسب رو قَشو میکنند، دست میزد بر اعضا و جوارح شیر، فکر میکرد که گاوه. میگه: اگر اون میدونست به جای گاوش، شیر نشسته، زهرهاش پاره میشد. مولوی از قول شیرِ میگه این فکر میکنه ما گاویم.
این چنین گستاخ زان میخاردم
کاو درین شب گاو میپنداردم
روستایی گاو در آخر ببست
شیر گاوش خورد و بر جایش نشست
این چنین گستاخ زان میخاردم
کاو درین شب گاو میپنداردم
مولوی مقایسهها و تعبیرات زیادی با «گاو» در اشعارش داره.
اما موضوع این ویدیو، این نیست که کدوم شاعر از چه حیوانی بیشتر یاد کرده.